بسیاری از کسبوکارهای ایران (ساختمان، کشاورزی، معدن، کارخانه، خدمات) به شدت به نیروی انسانی ارزان و سختکوش (مخصوصاً کارگران افغانی) وابسته بودند.
با خروج این گروه از نیروی کار، هزینههای عملیاتی کسبوکارها افزایش یافته، بهرهوری کاهش یافته و بسیاری از برنامههای اجرایی با اختلال مواجه شدهاند. در همین راستا، مجموعهای از راهکارهای کاربردی تهیه شده که میتواند به عنوان یک راهنمای عملیاتی مورد استفاده قرار گیرد. طی هفته جاری، از میان ده ها کسبوکاری که برای مشاوره مراجعه کردهاند، نیمی با این چالش مواجه بودهاند. این راهکارها قابلیت اجرا در انواع کسبوکارها را داشته و میتوانند متناسب با شرایط هر مجموعه بومیسازی شوند.
- اتوماسیون و مکانیزهسازی
- استفاده از ابزار، ماشینآلات و دستگاههای نیمهاتومات و اتومات. بازوهای رباتیک، ربات ها و…
- مثالها:
- ساختمان: ملاتپاش، بلوکچین اتومات، بالابر مصالح.
- معدن: نوار نقاله، چکش برقی، سیستم خردایش مکانیزه.
- کشاورزی: بذرپاش، سمپاش، دروگر، تراکتور.
- صنعت: دستگاه بستهبندی، توزین خودکار، نقاله خط تولید.
- بازآفرینی مدل کسبوکار
- بازنگری در مدل درآمدی، ساختار هزینه، ارزش پیشنهادی.
- حرکت از مدل «نیروی ارزان = سود» به مدل «بهرهوری بالا = سود».
- کم کردن فعالیتهای دستی، افزایش دیجیتالیسازی و مهندسی مجدد.
- افزایش قیمت فروش (واقعبینانه و تدریجی)
- تطبیق قیمت محصولات یا خدمات با هزینههای جدید.
- آموزش بازار و مشتری درباره دلایل افزایش هزینهها.
- بستهبندی ارزش افزوده برای توجیه قیمت (مثل خدمات پسازفروش، گارانتی، مشاوره).
- استخدام و نگهداری نیروی انسانی داخلی با انگیزههای جدید
- ارائه پاداش، بیمه، مسیر رشد، آموزش مهارت، قرارداد شفاف.
- ایجاد جذابیت برای جوانان ایرانی با احترام و افق پیشرفت.
- شکلدهی فرهنگ «نیروی ساده = کارگر بیارزش» را باید شکست.
- مدیریت بهرهوری و کاهش اتلاف منابع
- شناسایی گلوگاههای اتلاف در فرآیند تولید یا اجرا.
- استفاده از نرمافزارهای بهرهوری، زمانسنجی، مدیریت پروژه.
- کاهش دوبارهکاری، خامفروشی و بیکار بودن ماشینآلات.
- پلتفرمها یا تعاونیهای تامین نیروی کار مشترک
- ایجاد سامانههایی برای اشتراک نیروی انسانی بین کسبوکارها.
- تشکیل تیمهای شناور (برای پروژهها یا فصلها).
- همکاری با شرکتهای خدماتی/نیروی انسانی برای تامین نیروی فصلی.
- توسعه خدمات پشتیبان کارگر
- ایجاد خوابگاه، وعده غذایی، سرویس رفت و برگشت، کارت سلامت.
- اینها به جذب نیرو از مناطق محروم و حاشیهای کمک میکند.
- استفادهاز نیروهای شهرهای دیگر و در اختیار قراردادن امکان اسکان
- استفاده از نیروهای شهرهای دور و اتخاذ راهبرد یک هفته حضور یک هفته مرخصی
- آموزش سریع و هدفمند نیروی تازهکار
- دورههای چندروزه یا چندهفتهای مهارتی (جوشکاری، بستهبندی، اپراتوری، بنایی و…).
- همکاری با مراکز فنیوحرفهای یا ایجاد آکادمی داخلی.
- خدمات پروژهای و پیمانکاران خرد
- اگر نمیتوانید نیرو نگه دارید، کار را برونسپاری کنید.
- تقسیم کار به پروژههای کوچکتر با خروجی مشخص.
- نظارت دقیق روی کیفیت و زمان تحویل بهجای کنترل نیروی انسانی.
- بهرهگیری از تکنولوژی و اپلیکیشنها
- استفاده از پلتفرمهای دیجیتال برای مدیریت کار، ارتباط تیمی، کنترل پروژه.
- مثال: تسکمنیجرها، اپ مدیریت حضور غیاب، گزارش کار روزانه.
- استفاده از دوربین و هوش مصنوعی
- استفاده از نرم افزارهای مدیریت پروژه
- تنوعبخشی به منابع انسانی (از مناطق دیگر)
- استخدام نیروی انسانی از استانهای محروم یا حاشیهای.
- مهاجرت معکوس از تهران به شهرهای کوچک با ارائه مزیتهای رفاهی.
- افزایش ارزشافزوده در خدمات یا محصولات
- بهجای صرفهجویی در هزینه کارگر، قیمت را از طریق کیفیت، طراحی، برند و خدمات ارتقاء دهید.
- مثال: مصالح ساختمانی با خدمات حمل رایگان، محصول با گارانتی، بستهبندی خاص.
نتیجه:
بحران خروج نیروی ارزان میتواند فرصتی برای رشد بهرهوری و تحول کسبوکارها باشد.
کسبوکارهایی که سریعتر سازگار شوند، در آینده رقابتیتر خواهند بود.
کشورهای زیادی با بحران کمبود نیروی کار یا خروج نیروی کار ارزان مواجه شدهاند و دقیقاً همین مسیرهایی که اشاره کردیم را رفتهاند. در ادامه چند مثال واقعی و معتبر بینالمللی را از حوزههای مختلف برایتان میآورم:
۱. ژاپن – بحران نیروی کار مسن و کمبود کارگر ساده
مشکل:
- جمعیت پیر، جوانها تمایل به کار فیزیکی نداشتند.
- نیروی کار خارجی محدود به دلیل قوانین مهاجرتی سخت.
راهکارها:
- اتوماسیون شدید صنایع: در کارخانهها حتی برای تمیزکاری روبات ساخته شد.
- مکانیزاسیون ساختوساز: داربستچین اتومات، نقشهبردار روباتیک.
- رباتهای خدماتی در رستورانها، هتلها، بیمارستانها.
- توسعه شدید نیروی کار پارهوقت بازنشسته با مزایا و کار سبک.
مثال: شرکت “Komatsu” در ساخت ماشینآلات راهسازی، سیستمهای هوشمند ساخت بدون راننده طراحی کرد که در معادن و پروژههای ساختمانی استفاده میشوند.
۲. کره جنوبی – کاهش نیروی کار در صنعت کشاورزی
مشکل:
- کشاورزان پیر، جوانان مهاجرت به شهر.
- کمبود کارگر برای برداشت، بذرپاشی و…
راهکارها:
- کشاورزی هوشمند (Smart Farming) با پهپاد، سنسور، سیستم آبیاری خودکار.
- جذب نیروی کار خارجی بهصورت قانونی و فصلی (برنامه E-9).
- ایجاد روستاهای مدرن با تسهیلات رفاهی برای مهاجرت معکوس جوانان.
مثال: مزارع برنج در Jeollanam-do با پهپاد سمپاش، برداشت مکانیزه و سیستم هوشمند آبیاری کار میکنند؛ حتی بدون یک کارگر انسانی.
۳. آلمان – کمبود نیروی کار ساده در کارخانهها
مشکل:
- کارگران اروپای شرقی به کشورهای ثروتمندتر رفتند.
- صنایع متوسط آلمان از کمبود نیروی کار رنج بردند.
راهکارها:
- اتوماسیون گسترده با رباتهای سبک (Cobots) در تولید و بستهبندی.
- مهاجرت کنترلشده نیروی فنی از کشورهای غیراروپایی.
- راهاندازی آکادمیهای داخلی برای تربیت نیروی ماهر از مهاجران تازهوارد.
مثال: شرکت “Bosch” در واحدهای مونتاژ خود از بازوی رباتیک هوشمند استفاده میکند که با کارگران انسانی همزمان کار میکنند (Collaborative Robotics).
۴. آمریکا – بحران در صنایع ساختمانی پس از مهاجرت معکوس مکزیکیها
مشکل:
- سیاستهای مهاجرتی باعث خروج نیروی کار مکزیکی.
- پروژههای عمرانی در تگزاس و کالیفرنیا دچار کمبود شدید نیروی ساختمانی شدند.
راهکارها:
- افزایش دستمزد کارگران داخلی + بیمه و آموزش.
- استفاده از سیستمهای پیشساخته ساختمانی (Prefab & Modular Construction).
- راهاندازی استارتاپهای تامین نیروی موقت با تمرکز بر خدمات ساختمانی.
مثال: شرکت “Katerra” ساختوساز به روش پیشساخته را با فناوری و نیروی کار کمتر پیاده کرد.
۵. برزیل – پروژههای عمرانی بزرگ بدون نیروی ارزان خارجی
مشکل:
- پروژههای زیرساختی برای جام جهانی ۲۰۱۴ با کمبود کارگر روبرو شدند.
راهکارها:
- استخدام پیمانکاران خرد محلی بهجای کارگر مستقیم.
- تجهیز نیروها با ابزارهای مدرن برای افزایش سرعت کار.
نتیجهگیری:
همهی این کشورها به جای مقاومت در برابر تغییر، مسیرهای زیر را رفتند:
- سرمایهگذاری در بهرهوری بهجای نیروی ارزان
- جذب نیروی داخلی با انگیزه و آموزش
- توسعه فناوری و ابزارسازی
- تغییر فرهنگی نسبت به کارهای یدی